طی الارض

دانلود فایل PDF

به نام خدا

 

از مجموعه نگاشته های "آن آشنا"

فرمانروایِ هستی

(گفتگوهایی دربارۀ جهان بینی توحیدی)

 

فرمانروایِ هستی

بِنْما به ما که      هستی

آنگه بگو          که هستی؟

 

(24) طَیُ الاَرض

 

پرسیدم:

- کِی به آسمان سفر خواهیم کرد؟

فرمود:

- پیش از هر سفر، مسافر باید در مورد مبدأ و مقصد و مسیرِ سفر و وسیلۀ نقلیه و توشۀ راه و غیره اطلاعاتِ دقیقی داشته باشد.

به همین دلیل، در رابطه با سفر به آسمان، ذکرِ چند نکتۀ بسیار مهم دربارۀ پدیده هایِ زمینی و آسمانی، بخصوص ویژگی هایِ زمان و مکان در ساحاتِ آسمان، بسیار ضروری است.

افزود:

- پدیده هایِ زمینی و آسمانی متناظراند، به این معنا که آن چه در زمین می بینیم صورتی در آسمان دارد و نیز آن چه در زمین روی می دهد متناظر با رویدادی آسمانی است.

علاوه بر این

اگر سمتِ نگاهمان از زمین به سویِ آسمان باشد، همۀ پدیده های متناظر با پدیده هایِ زمینی، مرحله به مرحله و ساحت به ساحت، در آسمان، مرز های شناخته شدۀ زمینی شان را از دست می دهند.

چیز هایی که در زمین جدا از هم به نظر می رسند، مرحله به مرحله و ساحت به ساحت، در آسمان به هم می پیوندند و یکی می شوند و به صورت یک کل در می آیند.

مثلاً

افراد جای خود را به امت ها می دهند و امت ها نیز در یک مفهومِ کلی تر، مفهومی فراتر از مفهومِ بَشَریَت، حل می شوند.

و

سر انجام کُل ها نیز موجودیتِ پیشین خود را از دست می دهند و به نوعی هستیِ بسیط تبدیل می شوند، و در عالی ترین مرحله، در یک هستیِ یکتا، فَنا می گردند.

 

ادامه داد:

- زمان و مکان نیز دو پدیده اند، و آن چه که در موردِ دیگر پدیده ها گفتم، بر سرِ زمان و مکان هم می آید؛

یعنی

زمان و مکانِ قابل تقسیم به اجزاء، به تدریج و مرحله به مرحله (ساحت به ساحت) به زمانِ کلی و مکانِ کلی و سپس به زمان و مکانِ بَسیط تبدیل می شوند و سر انجام، همراه با فنایِ دیگر مظاهر و پدیده هایِ هستی، زمان و مکان نیز معنایِ خود را از دست می دهند و نهایتاً از میان بر می خیزند.

 

****

 

پرسیدم:

- قرار بود بگویید که در آسمان چه بر سر علم و اراده و عمل می آید.

فرمود:

- به تعبیری خاص، همۀ موجودات، چه موجوداتِ زمینی و چه آسمانی، علم و اراده و عمل دارند.

منتها پدیده هایِ آسمانی علم و اراده و عملشان بر هم مُنطَبِق اند؛ چون زمان در آن ساحات یا نیست و یا مفهومی متفاوت با مفهومِ زمینیِ آن دارد.

از این رو ما ناگزیر هستیم از زبانِ زمینیان برای بیانِ علم و اراده و عملِ پدیده هایِ آسمانی استفاده کنیم.

گفتم:

- لطفاً مثال بزنید.

فرمود:

- این که می گویند در بهشت، بهشتیان به مَحض آن که چیزی را بخواهند در اختیارشان خواهد بود، منظور این نیست که در کَسری از ثانیه در اختیارشان قرار می گیرد؛ آن جا ثانیه ای نیست تا کَسری داشته باشد.

و

اگر گاهی بین زمان در زمین با زمان در آسمان مقایسه هایی صورت می گیرد، صرفاً از بابِ بیانِ پدیده های آسمانی با زبانِ زمینیان است.

مثلاً وقتی به ما گفته می شود که

بهشتیان جاودان در بهشت می مانند،

هر روزِ در آن جا معادل پنجاه هزار سال در این جاست،

و یا

کسانی که بعد از میلیارد ها سال از گور بر می خیزند می پندارند که اندکی از یک روز را در خواب بوده اند

باید همواره به خاطر داشته باشیم که

همۀ این نوع گفته ها برای بیانِ این حقیقت به زبانِ زمینیان است که زمان در آن جا، به صورتِ دیگری از زمان تبدیل شده و یا به کلی از میان رفته است.

 

****

 

پرسیدم:

- علم و اراده و عملِ خداوند چه؟

فرمود:

- به تکرار می گویم که در هر لایه از آسمان، زمان صورت و حالتِ جدیدی به خود می گیرد و در عالی ترین ساحتِ آسمان به کلی از میان بر می خیزد. 

 در اوجِ آسمان ها، که ساحتِ اسماء و صفات الهی است ، مفهومِ زمان کاملاً از بین می رود و بی معنا می شود.

در آن ساحت همۀ این اسماء و صفات نام هایی برای یک حقیقت اند.

علم و اراده و عمل خداوند نیز یکی هستند؛ سه نام برای یک حقیقت اند.

ارادۀ خداوند همان علم "او"ست؛ و علم و اراده و عملِ "او" ، نه همزمان، بلکه سه جلوه از یک حقیقت اند.

و این سه در کلمات "او" مُتجلی می شوند،

کلامِ خداوند هم علم "او" ، هم ارادۀ "او"، و هم عملِ "او" را به یک باره می نَمایاند.

ارادۀ "او" عینِ علمِ "او"ست، و عملِ "او" تحققِ آنیِ ارادۀ "او"ست.

لذا، به مُجَرَدِ آن که "او" ارادۀ آفریدن یا تغییرِ چیزی را می کند، می فرماید "بِشو" و آن چیز بی درنگ "می شَوَد"،

چون در ساحتِ الهی، زمان ی در کار نیست تا بینِ اراده و عملِ "او"  فاصِله بِیَندازَد.

 

****

 

ادامه داد:

- ضمناً، در آسمان، عالِم بی عمل نمی تواند وجود داشته باشد. چون علم و اراده و عمل یکی هستند.

هرگونه شناختِ راستین چه دربارۀ خداوند و اولیایِ "او" و چه دربارۀ راهِ رفتن به سوی "او"، نیز از جنس آگاهی های آسمانی اند؛ پس شِناسَنده نمی تواند "او" را بشناسد و به سویِ "او" نَرَوَد.

هر آگاهیِ آسمانی، دارندۀ آن را مُتِحَوِل می کند؛ حتی اگر آن کس هنوز در زمین ساکن باشد.

گفتم:

- ولی بسیارند کسانی که ادعا می کنند که از علومِ آسمانی برخوردار شده اند ولی همچنان شیوۀ زندگی قبلی شان در زمین را بی تغییر ادامه می دهند.

فرمود:

- آن ها یا دچارِ وَهم و خودفریبی شده اند و یا فریب کارند.

افزود:

- ضمناً شخصِ آگاه به حقایق، در مقایسه با فردِ مطلع از واقعیت ها، یک شبه ره صد ساله می رود. چون به زبانِ زمینیان یک شب در ساحتِ حقایق، معادل صد سال در زمین (وادیِ واقعیت ها) است.

 

شبِ قدر شبِ اِعطایِ آگاهی هایِ حقیقی است. سحرگاهی است که در آن ظلمتِ نادانی جایِ خود را به نورِ دانایی می دهد.  

این گفته که شبِ قدر بهتر از هزار ماه است نیز به همین حقیقت دربارۀ تفاوتِ مفهومِ زمان در زمین و آسمان اشاره دارد.

گفتم:

- آن چه گفتید مربوط به پدیدۀ زمان بود؛ آن جا چه بر سر مکان می آید؟

فرمود:

- پدیده های مرتبط با مکان نیز برای آسمانیان چنین سرنوشت ی دارند ؛

در آن جا هم، مسافت ها در هم نوردیده می شَوَند و فاصله هایِ مکانی از میان می رَوَند بی آن که به پدیدۀ زمان گِرِه بخورند.

یک تجلیِ زمینی از این امر طَیُ الاَرض است:

پیمودنِ مسافتی عظیم در مدت زمانی بسیار کوتاه. به بیان دیگر با سرعتی باور نکردنی.

 

****

 

پرسیدم:

- در این میان سُرعَت چه نقشی دارد؟

فرمود:

- می دانید که سرعت مسافتی است که یک موجودِ در حالِ حرکت در مدت زمانِ مشخص طی می کند، پس

مفهومِ سرعت، حلقۀ رابط بین دو مفهومِ زمان و مکان است. 

ادامه داد:

-گرچه، در چشمِ زمینیان، در یک نگاهِ سطحی نِگر، زمان و مکان دو مفهومِ جدا از هم تلقی می شوند،  اما در یک نگاه از مَنظَرِ بالاتر، حتی در زمین نیز، این دو در هم تنیده شده اند و ارتباطِ ناگسستنیِ خاصی با یکدیگر و نیز با مفهومِ سرعت دارند.

حتی در زمین، دست یافتن به سرعتی بالاتر از سرعتِ نورِ زمینی، و رفتن به آن سویِ پردۀ نورِ، معادلاتِ زمان و مکان را به هم می ریزد. چه رسد به رسیدن به افق (مرزِ بینِ مُلک و مَلکوت)، عبور از آن، و رفتن به آسمان.

افزود:

- دربارۀ ماهیتِ زمان و مکان و عجین بودنِ آن ها با یکدیگر، و نیز ارتباطشان با دو مفهومِ سرعت و حرکت، و دگرگون شدنِ آن ها  در ساحت هایِ همپوشِ هستی، گُفتَنی بسیار است.

 

****

 

ادامه دارد ..........

قسمت قبل

 قسمت بعد